ازدواااااااااااااااااااااج
سورنا از 4 سالگی به فکر مستقل شدن به معنای واقعی افتادی به طوری که شروع کردی به خواستگاری کردن از هر خانمی که می دیدی بعد از مدتی اومدی گفتی مامان خانم ها همشون یا بچه دارن یا قدشون از من بلند تر اگر هم اندازم باشن کاری نمی تونن انجام بدن بعدش گفتی مامان تو کی ازدواجت با بابا تمام میشه که با تو ازدواج کنم ؟ مامان می ترسم آخرش مجبور شم با عسل ازدواج کنم ( دختر خالش که 2 سال ازش بزرگتر هستش که کمی سلطه طلبه) ...
نویسنده :
مامان و بابا
0:42