مخزنی در قطار
زمانی که عمه با سورنا داشتن میومدن اهواز توقطار سورنا ٢تا دختر که تو کوپه بودن و به رستوران قطار دعوت کرد .
دخترا براش اب میوه خریدن بعد سورنا شروع به حرف زدن با یکیشون کرد گفت :چی بخرم برات؟
دختره گفت ماشین سبز بعد سورنا:نه گرون ماشین سبز برات صورتی میخرم دیگه چی؟
دختره هی گفت اینو بخر اونو بخر سورنا میگفت باشه.
بعد دختره گفت خونه ام بخر . سورنا : نه دیگه گرونه برو خونه بابات
دخترا
(سورنا جان این چند مطلب. من جا مامانت می نویسم.الناز)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی