دانشگاه
من دانشجو هستم .
موقع ثبت نام دانشگاه عمه با سورنا اومدن با من ..
اونجا یک نفر که الان فضول کلاس گفت ااااااااااااا رشته تو اینه ؟ مثل من ... سورنا یهو گفت هااااا (صدا شیر ) من شیرم اونم گفت وای منم اهوم نخوری منو
خلاصه کلی شیطونی کردی...
بعد.. ایستاده بودیم یه پسر دست کشید رو سرت وایییییییییییییییییییییییییی مگه ول می کردی
هییییییی داددو بیداد جیییییغ .همه نگامون کردن من روم م کردم اونور ترسیدم عمه اومد بردت .
تو صف اخر بودم که هی میومدی میگفتی الناز پول بده 2-3 بار اومدی پول گرفتی بعد وسط سالن گفتی الننننننننناااااااااااز دوست دارم واااااااااااااااااای همه نگام کردن.
اینا هیچی تا یه مدت دختر که اهو بود جلو همه میگفت سورنا هی میگم نگو میگه نه تو سورناییی به همه گفت چی کردی سر همین تو کلاس مشهور شدم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی